کد مطلب:28606 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

وا داشتن امام به بدگویی از خلفا












معاویه نیك می دانست كه علی علیه السلام خود را نخستین پیشوا پس از پیامبرصلی الله علیه وآله می داند و بر آن است كه در ماجرای خلافت، بر وی ستم رفته و از همین رو به مقاومت روی آورده است و مادام كه همسرش فاطمه زهراعلیها السلام، پاره تنِ پیامبرصلی الله علیه وآله زنده بود، از بیعت با ابو بكر، سر باز زد. لیكن امام علیه السلام صلاح نمی دید كه این رأی را آشكار كند؛ زیرا به پراكندگی امّت اسلام می انجامید و به نظام سیاسی مسلمانان آسیب می زد.

در این رویكرد، یكی از هدف های معاویه در نبرد تبلیغاتی اش آن بود كه امام علیه السلام را به بدگویی از دو خلیفه نخست وا دارد تا آن را دستاویزی سازد برای این كه وی را در پیشگاه افكار عمومی به حصار افكَنَد و در تنگنایش اندازد و میان یاران و پیروانش تفرقه پراكنَد.

نقیب ابوجعفر در این باره گفته است:

معاویه در پی به میدان كشیدن علی علیه السلام بود، شاید از حال ابو بكر و عمر و غصب حقّ خلافتش چیزی گوید و بدین سان، رسوا شود. پس همواره با نامه پراكندن و پیك فرستادن، بر آن بود كه غافلگیرش كند تا وی در نامه ای یا با پیكی، آنچه را از ابو بكر و عمر در دل دارد، آشكار سازد و آن گاه معاویه، نزد مردم شام، آن را دستاویزی به زیان علی علیه السلام سازد....

این بلای بزرگ، هم به انگیزه تباه ساختن اندیشه شامیان برای دشمنی با امام علیه السلام و هم به نیّتِ برانگیختنِ مردم عراق ضدّ وی بود؛ همانان كه سپاهیان و همرازان و یاران او به شمار می رفتند؛ چرا كه ایشان، جز اندكی شیعه خاص، به پیشوایی عمر و ابو بكر نیز قائل بودند.[1].









    1. شرح نهج البلاغة:184/15.